سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دل سپرده

  

 

 

 

 

 

خط می کشم به روی هر چه سیاهی ودود

دل سپرده ام به تو به هستی و بودو نبود.

مثل شب و عمق نگاه میتوان راه پیمود.

 

   میتوان هر شب از نگاه پنجره ها غم را زدود.

من روز ها را شمرده ام دل به دریا سپرده ام

       

دست بالا برده ام تا خدا تا اوج نیایش ودعا.

 

من با تمام وجود به اندازه همه دریاها و ماهیان قرمز تصویرهای متحرک کشیده ام .

 گاهی چیزی شبیه خودم دیده ام گاهی گلی از باغچه دل چیده ام ودر تولد خورشید حس مبهم را لمس کرده ام.

 من در خیابانی با کوچه های کهن ودر جاده ای مانده ام با چشمان یاسمن.

 اویزانم از درخت وچمن .داستان به نیمه میرسد و صدای پشت پنجره هنوز باقی است.

به دیواره خسته ای میمانمکه در پهنای ان تمام کلمات و واژه ها از هم جدا افتا ده اند.

 نمی خواهم بدانم ان سوی پنجره چه می گذرد فصل اقاقی برای من کافیست.

 

 


نوشته شده در یکشنبه 88/9/1ساعت 11:30 صبح توسط دل سپرده نظرات ( ) | |


کد آهنگ

کد موسیقی